داشتن کسب و کاری که برای خودمان است، میتواند آرزوی خیلی از افراد باشد؛ اینکه کارمند جایی نباشیم و به اصطلاح کارمان دست خودمان باشد، موقعیت جذابی است که خیلیها به دنبال آن هستند. این موقعیت همان چیزی که افراد در کسوت یک کارآفرین از آن برخوردار هستند. اما آیا همه ما می توانیم کسب و کار خودمان را داشته باشیم؟ آیا داشتن یک کسب و کار شخصی به راحتی آرزوی داشتن آن است یا خیر؟
برای داشتن یک کار شخصی، شروع آن بسیار مهم است، شاید ایدههای زیادی در ذهنمان داشته باشیم، اما برای اینکه یکی از این ایدهها را به مرحله اجرا در بیاوریم، راه درازی در پیش خواهیم داشت.
اگر زندگینامه افراد کارآفرین را خوانده باشید، معمولا از سختی های راه کارآفرینی می گویند و استقامت هایی که کرده اند. شما برای راه اندازی کار شخصی خود نیاز به صبر، طاقت و تحمل زیادی دارید.
درست به همین دلیل است که قبل از شروع چنین کاری باید تمام جوانب آن را در نظر بگیریم، مزایا و معایب آن را بسنجیم و ببینیم آیا در دنیای واقعی هم میتوانیم کسب و کار خودمان را داشته باشیم یا خیر!
فهرست مطالب
کسب و کار شخصی چیست؟
کسب و کار شخصی نوعی از تجارت است که توسط خود فرد برای تامین منافع مالی اش شکل گرفته است. در این نوع از کسبوکار، افراد در استخدام شرکت، سازمان یا اداره خاصی نیستند و ساعات حضور و غیابشان در محل کار را خودشان تعیین میکنند.
در این مواقع، خود افراد برای راهاندازی یک کسبوکار اقدام میکنند. آنها سرمایه شخصی، زمان و مکان خودشان را به کار میگیرند و ریسک زیادی را متحمل میشوند. این افراد به جای اینکه به استخدام یک شرکت یا سازمان دربیایند، جذب نیرو و استخدام منابع انسانی برای بخشهای مختلف کسبوکار خودشان را شروع میکنند.
همچنین میتوان فردی را مثال زد که یک کسبوکار اینترنتی راهاندازی میکند و آن را منبعی برای کسب درآمد قرار میدهد. چنین فردی هم دارای کار شخصی است. شاید فردی یک مغازه نجاری راهاندازی کند یا در خانهاش به دوخت و دوز لباس بپردازد و خیاطی را به عنوان یک شغل خانگی و راهی برای کسب درآمد انتخاب کند. اینها همگی مشاغل شخصی هستند.
برخی از افراد هم کسبوکارهای کوچکی برای ارائه خدمات به شرکتهای بزرگتر راهاندازی میکنند. مثلا خدمات طراحی سایت، خدمات طراحی محصول، تشکیل تیم برای تولید محتوای شرکتهای بزرگتر و… همه این افراد به نوعی کسبوکار شخصی خود را راهاندازی کردهاند.
فردی که کسبوکار خودش را دارد، نیاز به اجازه کارفرما برای انجام دادن یا ندادن کاری ندارد و خودش کارفرمای خودش است؛ برای درک بهتر این مفهوم میتوان صاحب یک سوپرمارکت را با کارمند یک فروشگاه زنجیرهای مقایسه کرد، صاحب سوپرمارکت یک کسبوکار شخصی دارد، یعنی مانند یک کارمند نیست که ساعات ورود و خروجش به محل کار، از قبل برنامهریزی شده و مشخص باشد یا طبق یک برنامه از پیش تعیین شده پیش برود.
برنامه صاحبان مشاغل شخصی در دست خودشان است، یعنی خودشان باید به توسعه کسبوکار خود، نیازسنجی بازار، شناخت نیازهای مشتریان و عرضه محصولات بپردازند. با این اوصاف، داشتن چنین کسبوکاری آن طور که در ابتدا جذاب به نظر میآید، آسان نخواهد بود.
مزایا و معایب کسب و کار شخصی
کسی که کسب و کار خودش را راه اندازی می کند، باید توانایی انجام چنین کاری را هم داشته باشد، یعنی بتواند صفر تا صد امور مربوط به شغلش را مدیریت کند؛ به همین دلیل هم به شما پیشنهاد میکنیم قبل از اینکه در رویای شیرین راه اندازی کار شخصی تان غرق شوید، مزایا و معایب آن را بشناسید و با دید بازتری در این مورد تصمیم بگیرید.
مزایای راه اندازی کسب و کار شخصی
فعالیت روی خط علاقه
ممکن است خیلی از افراد، شغلهای مناسب با درآمدهای بالا داشته باشند؛ اما آیا همه آنها به کاری که انجام میدهد علاقه هم دارند؟ یکی از مزیتهای مشاغل شخصی این است که کار مورد علاقهمان را انجام میدهیم.
مثلا ممکن است که شما از کودکی دوست داشته اید که یک رستوران داشته باشید، حالا اگر بتوانید این کار را در قالب یک شغل شخصی راهاندازی کنید، حال بهتری خواهید داشت.
ساعات کاری منعطف
افرادی که طی تصمیمات ناگهانی شغلهای کارمندی را رها کرده و به دنبال راهاندازی کسب و کار خودشان هستند، در یک نکته مشترک هستند؛ همه آنها میخواهند ساعت کاریشان دست خودشان باشد و دیگر از انگشت زدن و کارت نشان دادن و مرخصی گرفتن و… خسته شدهاند.
البته نباید اینطور برداشت شود که اگر شغل شخصی خودمان را داشته باشیم، دیگر نباید کار کنیم؛ بلکه باید اینطور بگوییم که ساعات کاری دست خودمان است و محدودیتی نداریم؛ مثلا کسی که یک کارگاه تولیدی دارد، حتی شبها هم میتواند در کارگاه خود مشغول به کار شود.
انگیزه کاری بیشتر
وقتی کسبوکار خودمان را راهاندازی میکنیم بیشتر از هر زمان دیگری باور داریم که برای خودمان کار میکنیم. به بیان بهتر هر گلی بزنیم به سر خودمان زدهایم و سود کسبوکار مستقیم به خودمان برمیگردد.
افراد در کسب و کار شخصی خود انگیزه بیشتری دارند، زیرا خودشان را صاحب کار میدانند و باور دارند که هرگونه تلاش آنها منجر به موفقیت بیشتر و منفعت بیشتر برای آنها میشود.
حامیان بیشتر
کسب و کارهای شخصی عموما همسو با کسب و کارهای خانگی هستند و افراد خانواده و فامیل از این مشاغل حمایت میکنند؛ یعنی اگر بخواهید یک کسبوکار جدید راهاندازی کنید، مثلا یک کارگاه تولید صنایع دستی یا یک سوپرمارکت و…، میتوانید روی کمکهای مادی و معنوی آنها حساب کنید.
راهاندازی چنین کسب و کاری اگر با همراهی خانواده و آشنایان و دوستان انجام شود، با سرمایه نقدی هم همراه خواهد شد که در این صورت روند رشد و سودآوری خود را سریعتر طی میکنید.
معایب راه اندازی کسب و کار شخصی
ریسک بالا
برای راهاندازی یک بیزینس شخصی، باید قبل از هر چیز باید این نکته را در نظر داشته باشیم که چنین کاری ریسک بالایی دارد. برای شکل دادن به این مسیر باید سرمایه نقدی و وقت مان را هزینه بکنیم؛ ضمن اینکه بسیاری از افراد برای اتخاذ چنین تصمیمی، حاشیه امن شغلی خود را هم رها میکنند.
ممکن است شما کارمند جایی باشید با حقوق و مزایای قابل توجه، اما برای راهاندازی بیزینس خودتان مصمم هستید، در این صورت شغل کارمندی را با تمام مزایایش کنار میگذارید و وارد راهی میشوید که چندان روشن نیست و نیاز به دقت و تلاش زیادی دارد!
درگیری تمام وقت
درست است که در کسب و کار شخصی میتوانید ساعات کاری منعطف داشته باشید و زمان در دست خودتان باشد، اما هنگامی که پای بیزینس شخصی به میان میآید، باید با جان و دل کار کنید و اینجاست که حتی شاید مجبور شوید در ساعات بیشتری از شبانهروز مشغول به کار باشید.
اگر پای صحبت کارآفرینان موفقی که کار شخصی خود را راهاندازی کردهاند بنشینیم، میبینیم که شبهای زیادی بیخوابی کشیده، تا صبح بیدار بوده و کار کردهاند.
مسئولیتپذیری تمام و کمال
فرض کنید کارمند یک اداره هستید یا فروشنده یک بوتیک، در هر دو صورت وظیفه شما مشخص است و در ازای انجام امور محوله، حقوق دریافت میکنید. حال فرض کنید که شما صاحب آن اداره یا بوتیک هستید، یعنی کسب و کار تمام و کمال برای شماست، آیا در این صورت هم یک سری وظایف مشخص برای شما تعیین شده است؟
طبیعتا پاسخ منفی است! اگر کسب و کار خود را داشته باشید، مسئولیت بیشتر و سنگینتری روی دوش شماست و بنابراین باید زمان بیشتری را به آن اختصاص داده و با چالشهای بیشتری مواجه شوید.
احتمال شکست
همانطور که گفتیم راهاندازی یک بیزینس شخصی، ریسک بالایی دارد و درست به دلیل همین ریسک است که احتمال شکست نیز در آن وجود دارد. کار کردن برای دیگران و کارمند جایی بودن حاشیه امنی برای ما ایجاد میکند؛ اما اگر بخواهیم کسب و کار خودمان را داشته باشیم، دیگر اینطور نخواهد بود.
قرار است سرمایه نقدی و زمان خود را صرف یک کسبوکار تازه کنیم، آن هم کسبوکاری که ممکن است با فرضیات و برنامههای ما درست پیش نرود و یا با بالا و پایین شدن بازار، مشتریان خود را از دست بدهد.
مراحل و اصول راهاندازی کسب و کار شخصی
فرض کنید برای راه اندازی بیزینس خودتان آمادهاید، اولین قدم چیست؟ چه مراحلی را باید طی کنید تا این کسبوکار را به مرحله اجرا برسانید؟ در این بخش از مقاله، 8 گام اساسی برای راه اندازی یک بیزینس شخصی را به تصویر کشیده ایم.
گام اول: ایده جذاب و مبتنی بر واقعیت
در مرحله اول باید ایده کسب و کار خود را ارائه دهید. ممکن است ایدههای جذاب زیادی در ذهن شما باشد، اما هر ایدهای قابلیت اجرایی شدن و درآمدزا بودن را ندارد، باید ایدهای ارائه دهید که در عین جذاب بودن، مبتنی بر واقعیت باشد.
ایده شما باید بتواند یک مشکل واقعی را برای گروهی از مخاطبان برطرف کند تا بازار تقاضای آن وجود داشته باشد.
ما در افیلی مقاله ای برای معرفی این نوع ایده ها داریم که می توانید آن را در مقاله ایده های پولساز بخوانید.
گام دوم: انتخاب بازار هدف
اول باید از خودتان بپرسید که ایده شما قرار است برای چند گروه از افراد ارائه شود. به بیان بهتر چه افرادی به کسب و کار شما نیاز دارند و از آن استقبال خواهند کرد؟ در این مرحله باید گروه مخاطبان خود را مشخص کرده و بازار هدفتان را بررسی کنید.
کسب و کار شما ممکن است یک کار خانگی باشد. در هر صورت فرقی نمی کند. چون شما همیشه به انتخاب بازار درست و تولید محصول درست برای مخاطب درست نیاز دارید. در نهایت این انتخاب های شماست که سود یا زیان شما را رقم می زنند.
گام سوم: سنجش ایده
یکی از راههایی که میتوانید واقعی بودن ایده خود را بررسی کنید، سنجش آن است؛ به این صورت که روی گروه محدودی از مخاطبان خود آن را امتحان کنید و یک بازخورد اولیه دریافت کنید تا مطمئن شوید که برای کسب و کار شما بازار هدفی وجود دارد.
گام چهارم: تهیه و تنظیم بیزینس مدل
این قدم مهمترین گاهی است که مسیر درست کسب و کار شما را تعیین می کند. اگر این گام را با آگاهی بردارید، احتمال موفقیت خود را افزایش داده اید. شما باید یک نقشه راه و مدل درآمدی مشخصی که جزئیاتش هم روشن شده است، برای کسب و کارتان تعیین کنید. مدل درآمدزایی خود را باید مشخص کنید و با چشمانی باز و واقع گرا عمل کنید.
توصیه می کنیم برای آشنایی بیشتر با این مفهوم مقاله سایت متمم در خصوص بیزینس مدل یا مدل کسب و کار را بخوانید.
گام پنجم: جذب سرمایه
گاهی شما نقشه ای برای راه اندازی کسب و کارتان دارید. اما هزینه های آن برای تان زیاد است و توان پرداخت شان را ندارید. در این صورت نیاز دارید که سرمایه مورد نیازتان را از سرمایه گذاران دیگر دریافت کنید.
شما باید یک فایل ارائه آماده کنید و تمامی مراحل کسب و کارتان از ایده تا سودآوری را به سرمایه گذاران توضیح دهید. فراموش نکنید که زمان زیادی برای توضیح طرح محصول یا خدمات تان ندارید. شما باید به طور صریح مشخص کنید که به چه میزان بودجه و سرمایه و برای انجام چه کاری نیاز دارید.
گام ششم: استخدام نیروی انسانی
گاهی خود افراد، کسب و کارشان را تا مرحله ای پیش می برند. اما همیشه از یک جایی به بعد و وقتی کسب و کار در مسیر درست خود قرار می گیرد و برنامه هایی توسعه ای پیش می آیند، باید منابع انسانی زبده و کاربلد استخدام کنید که در جهت منافع شما، کارها را جلو ببرند.
گام هفتم: توسعه بازار
بعد از اینکه ایده شما به مرحله اجرا درآمد و بیزینس پلن خود را هم آماده کردید، باید به صورت مستمر با مخاطبان و بازار هدف خود در ارتباط باشید. فرض کنید که در زمینه فروش لوازم خانگی قرار است فعالیت کنید، در این صورت باید بتوانید بیزینس خود را گسترش داده و از طریق تبلیغات، دایره مخاطبان و بازار هدفتان را گسترش دهید.
گام هشتم: بررسی مداوم
مخاطبان کسب و کار شما انسانهایی هستند که مدام در حال تغییرند، بنابراین باید به صورت مداوم بازخوردهای آن را بررسی کنید و رقبایتان را رصد کنید تا بتوانید خدمات خود را مطابق با نیاز بازار و تغییرات نیازها و سلیقه های مخاطبان ارائه بدهید.
نتیجهگیری
داشتن یک شغل شخصی میتواند برای هر کدام از ما یک رویای شیرین باشد، اما آیا رسیدن به این رویا و عملی کردن آن هم به همین سادگی و شیرینی است؟
در این مقاله سعی کردیم با معرفی جنبه های مختلف برای راه اندازی یک کسب و کار شخصی و بیان مزایا و معایبی که ممکن است این کار داشته باشد، شرایط واقعی و ملموس راهاندازی یک بیزینس شخصی را نشان دهیم.
برای اینکه شغل شخصی خود را داشته باشیم باید مزیتها و چالشهای آن را به درستی بشناسیم و طی یک برنامه مشخص، مراحل راهاندازی آن را شکل دهیم.
سؤالات متداول
آیا همه میتوانند کسب و کار شخصی خود را داشته باشند؟
خیر، برای داشتن چنین کاری باید با محدودیت ها، مزایا و معایب آن آشنا باشیم. نیاز به سرمایه اولیه، داشتن انگیزه، دوری از حاشیه امن شغل هایی مثل کارمندی، ریسک پذیر بودن و… از جمله ویژگی هایی هستند که در همه افراد وجود ندارند.
مهمترین مزیت داشتن کسب و کار شخصی چیست؟
در بیزینس شخصی، خودمان صاحب کسبوکارمان هستیم و زمان و سرمایه در دست خودمان است.